Reunion

سلامی به تمامی دوستان 

 

تو نظرات بچه ها بیشتر این موضوع به چشم می خوره که دورهم جمع بشیم. ما هم می خواستیم این کار رو انجام بدیم. در ابتدا گفتیم که از خود شما بپرسیم که چه زمانی٬ چطور و اینکه کجا دور هم جمع بشیم بهتره؟؟   

 شاد باشید.

نظرات 16 + ارسال نظر
علی محمدی ناصح سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ق.ظ

خوبه خیلی خوبه

سلام

ببخشید ما هم می دونیم خوبه.نظرت بدید که کی ٬‌چطور و کجا..............!!!!!!!!!!!!

علی محمدی ناصح سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:41 ب.ظ

معمولا تو ایران سخت ترین کار جمع کردن دوستای قدیمیه. هرچه تعداد افراد بیشتر بشه شرایط به نسبت سخت تر میشه. بذار یه مدت بگذره یخ بچه ها آب بشه ببینیم اصلا چند نفر هستیم کی هستیم چی هستیم برای چی هستیم حضورمون فقط مجازیه یا امکان حقیقی شدنش هست. بعد ۱روز با یه مناسبت باحالو پیدا میکنیم میریم یه جای خوش آب و هوا..
راستی اسمت چیه؟ از قدیم به ما یاد دادن با آدمایی که نمیشناسیم بیرون نریم!! کدوم وری بودی؟ قوم الظالمون ( ادبیات) یا قوم المفلحون ( مترجمی) یا قوم الضالین ( دبیری)؟
راستی ایول مارک ناپلر...

سلام

علی جان ما هم می خواهیم بدونیم چند نفر از بچه ها تمایل به این حضور دوباره دارند. ولی متاسفانه آمار درستی به ما ارائه نمی دهند.با sms هم که به بچه ها اعلام می کنیم باز نظر نمی گذارند ببینیم چند نفریم. نظر ما هم اینه برای سال جدید این کار صورت بگیره. مثل اینکه باید صد دفعه sms بفرستیم و التماس کنیم که تور خدا نظر بذارید تا محفل گرمتر بشه تا پستهای جدیدتری بشه بذاری. حدود 40 شماره از بچه ها داریم که خودت می تونی تو نظرات تعداد کسانی که نظر دادند بشماری ببینی که چقدر لطف داشتند. خیلی ها هم که دورا دور ازشون غیر مستقیم درخصوص بازدید وب پرسیدیم می گفتند برو بابا ما فراموش کردیم. دلتون خوشه!!! البته ما خودمون معرفی نکردیم. بعضی ها هم می گفتند نظری نداریم. من خودم از قوم المفلحون هستم و دو دست دیگر من از قوم الظالمون اند. تصمیم ما بر این شد که فعلا نگیم کی هستیم که شاید به تیتیش قبای خیلی برنخوره!! خودتون بهتر می دونید...یا اگر نمی دونید بعدا می گیم. منم بخوبی می شناسید باهم زیاد کلاس هم داشتیم. نظر یدید که چطوری آمار بگیریم و ببینیم می شه یا نه. ما خودمون حساب کردیم چیزی در حدود 15 تا 20 نفر حداقل هسیتم.
شاد باشید.

نیما معمار سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:59 ب.ظ

به به علی آقا محمدی چه الفاضی حاجاقا علی بعد از رودهن رفتی قم!!!![:S012:
ولی فکن کنم اگر دور میدون دانشگاه جمع بشیم بهتره چون اونجوری خاطرات هم مرور میشه

سلام

نیما جان نظر خوبی. فقط نظر اکثریت را هم باید جویا شویم. مثل اینکه بهتر چند جا و زمانش را اعلام کنیم تا بچه ها نسبت به اونها نظر بدند.

پرهام سرابی سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ب.ظ

سلام
آقا کار بسیار بسیار عالی است من از همین الان نه تنها موافقت خودم رو اعلام می کنم حتی قول هر گونه همکاری در مورد محقق شدن این کار می دهممممم.
الان روی سخنم با اون خانومها و آقایون همکلاسی است که از این وبلاگ دیدن میکنند ولی نظر نمی دهند تا مشخص بشه چند نفری هستیم. من به عنوان یک دوست قدیمی ازتون خواهش می کنم در این نظر سنجی شرکت کنید .
یادمه وقتی جشن فارغ التحصیلی در شرف برگزاری بود یه عده می گفتند کار بیخودی است ولی انهایی که شرکت کردند یک شب بسیار خاطره انگیز رو تو زندگیشون تجربه کردند. حالا هم بیایید یک باره دیگر با هم دیداری تازه کنیم ُ خاطرات زیبای گذشته را باهم زنده کنیم به خدا خیلی لذت بخش است.
من به شخصه هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم.

سلام

پرهام جان از اینکه سر زدی بسیار خوشحال هستیم و از حمایت و موافقت شما نشکر ویژه داریم. امید است به یاری شما به نتیجه برسیم. البته تعدادی از بچه ها از حضور خودشون ما را مطلع کرده اند. به امید دیدار همگی .شاد باشید.

سمانه بختیاری چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ

سلام
من با نظر آقای ناصح موافقم بهتر نیست شما اول خودتون معرفی کنید اینجوری فکر نمی کنید تصمیم گیری برای دیگران راحتتر می شه .

سلام

خانم بختیاری کاملاً حرفهای شما و آقای ناصح در این خصوص صحیح می باشد. البته در ابتدا قرار نبود که چنین باشد ولی زمانیکه با دوستان به نتیجه رسیدم، فکر کردیم اگر نویسنده وب به اسم رودهن 81 باشه و شخص خاصی نباشه بهتره. چون به همه دوستان هم دوره و حتی دوستان دروه های دیگر متعلق است و به شخص خاصی تعلق ندارد. وگرنه اینقدر همگی گرفتار مسائل روزمره هستند که حتی نمی تواند به وب سر بزند تا چه برسه به اینکه بخواهند مدیریت وب را انجام دهند و به دیگران اطلاع رسانی نمایند. همانطور که در چند پست اول می بیند از دوستان تقاضا شده است که نظرات خود یا اگر پستی درنظر دارند بیان کنند تا نمایش داده شود و اینکه نویسنده نخواهد شخصا تصیمم بگیرد. مگر اینکه توسط خود دوستان تایید شود. حالا در نظر بگیرد چطور می شد از تک تک شما ها نظر خواست که نوسنده یا راه انداز وب مورد تایید است یا نه؟ برای همین تصمیم گرفتیم تا جایی پیش برویم و دوستان را دور هم جمع کنیم بعد در این خصوص نظر دوستان را جویا شویم. نکته اینست ممکن بود برخی از دوستان بخاطر بعضی از مسائلی که در گذشته داشته اند با سردی رفتار کنند. یا حتی برخی که نویسنده را نشناسند با بی تفاوتی از کنارش رد شوند و این مسئله باعث شود که همین چند نفری هم که نظر داده اند نظر ندهند و کل ماهیت کار زیر سوال رود و یا شاد بخاطر اختلاف سلیقه ای که ممکن بود بین دوستان و نویسنده وجود داشته باعث شود که تبلیغ نادرستی در این خصوص صورت گیرد. و نشود آنطور که باید و شاید دوستان دور هم جمع شوند.مطمئن باشید نویسنده را بسیاری از دوستان بخوبی می شناسند(البته شاید بیشتر دوستان آقا و خانم ها کمتر و یا دورا دور)اما مهم این بود که خاطرات دوران دانشگاه یاد آوری شود. و کسی بانی شود که برای این امر وقت بگذارد و دوستان را مطلع نماید تا شاید جمعی از دوستان دانشگاه را در کنار هم بیاورد. حال آیا مهم است این شخص کیست؟ مطئناْ این شخص از دل خود این دوستان است که تصمیم به این کار گرفته. ببینید مانند سوال خود شما که اگر بدانید که نویسنده کیست بهتر بتوانید تصمیم بگیرید. یعنی ممکن است (ببخشید تاکید می کنم ممکن است)که اگر شاید شما نویسنده را فقط دیده باشید و از او بخاطر دلایلی خوشتان نمی آمده کلاً بی خیال بازدید وب شوید و این امر را مغرضانه فرض کنید و مسائل دیگر و...(بازهم ببخشید)
در اخر خدمت شما عرض کنم هرطور که شما و دوستان مایلید در خدمتیم. فقط می خواستم مسائلی را که ممکن بود پیش بیاید را زودتر مرتفع کنم و گرنه هرچه نظر دوستان باشد. البته بگویم در صدد این هستیم که بتوانیم یک کلوب راه بیاندازم اما منوط به این است که دوستان بیشتر خود را نشان دهند.
شاد باشید.

سمانه بختیاری چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ

صحبت های شما متین - اما من همچنان بر این عقیده هستم که بهتر است دوستان، نویسنده و یا نویسندگان وبلاگ رو بشناسند، بهر حال قرار است ما به عنوان همکلاسی و یا دوستان قدیمی دور هم جمع بشیم پس این حق رو باید به دیگران داد.

سلام

از حسن نیت شما متشکرم.
چشم اعلام می کنیم.

سوزان زرافشان دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ب.ظ

سلام به همه دوستان عزیز

متاسفانه بعد از گذشت چند سال اسم ها زیاد برایم آشنا نیست اما فکر می کنم اگر دور هم جمع بشیم خیلی بهتره و من هم موافقم

رودهن ۱۳۸۱ سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ب.ظ

سلام به تمامی دوستان

از اینکه دوستان نظر می گذارند بسیار سپاسگذاریم. اما دلیل اینکه ما از دوستان درخواست کردیم درخصوص این گردهمایی نظر بدند اینه که بدونیم نظر اکثر بچه ها چه زمان و کجاست؟ تا بتوانیم این نظرات را بصورت آماری درآورده تا به نتیجه برسیم و بتوانیم راحتر این موضوع را محقق نمایم.در اینصورت از دوستان خواهش داریم حتماْ نظر خود را اعمال کنند تا ببینیم که تعداد دوستان به چند نفر می رسد و گرنه ما هم از تمایل دوستان برای این امر کاملاْ مطلع می باشیم.شاد باشید.

رضا محمدی سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ب.ظ

سلام به همگی برو بچ.چطوری علی محمدی عزیز .خوبی.به نظر من اگر در دانشگاه دور هم جمع بشیم فکر کنم خیلی خوب چون تداعی کننده خاطرات همان موقع است و اگر روز ژنج شنبه هم باشد که چه بهتر.به امید دیدار تمامی شما دوستان عزیز در دانشگاه رودهن.نیما معمار-علی محمدی ناصح-حسین شعله پر-علی اصلانی-

سلام

رضا جان ممنون. فقط همین چند نفر رو می شناسی!! تعارف نکن اسم کل بچه های رودهن بنویس.خوشحال می شیم.البته شوخی کردم. شما صاحب اختیاری

مرتضی طلوع چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ب.ظ

سلام به همه بچه ها به نظرم بهتره که چند تا تاریخ را مشخص کنید تا بچه ها روی آن اعلام نظر کنند .منتظر دیداریم

سلام

مرتضی جان نظرت خوبه.فکر کنم اگه یه بخشی در کنار وب لاگ برای نظر سنجی درباره مکان و زمان با چند گزینه بذارم برای بچه ها که بخواهند نظر بدن راحتر باشه.

حسین شعله پر پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:52 ب.ظ

به به، جناب رضا محمدی فراری!!!
هنوز زنده ای؟

حسین شعله پر پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:54 ب.ظ

منم با دانشگاه موافقم، اونجا جمع بشیم خوبه

ضمناً سلامی چو بوی خوش آشنایی به اوس پرهام و اوس حجت

علی محمدی ناصح دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:28 ب.ظ

سلام به اقا رضا محمدی و بقیه بچه ها
من با روز پنجشنبه موافقم.
راستی حمید بختیاری کجاست؟

نیما معمار چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ق.ظ

سلام علی آقا ناصح
علی جان حمید تو پارس خودرو رئیس شده بابا باید وقت بگیری تا ببینیش خلاصه اگه دوست داشتی یه سری بهش بزنی به منشیم یه زنگ بزن ازش وقت بگیر بیا پیشم با هم یسری بریم پیشش

حمیدرضا بختیاری چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:04 ب.ظ

سلام

به به از این دوستان عزیز و این وب نازنین. بالاخره یکی بانی شده دوستان دور هم جمع کنه. بابا دمش جیز.خدا خیرش بده. می بینم که برخی از دوستان نظر گذاشتند و سراغ دوستان را می گیرند٬ مخصوصا آقایان حق دوست و محمدی ناصح( ای آدم فروش) که جای بسی تشکر داره.
یادش بخیر عجب دوران خوبی بود. چقدر استادا رو اذیت می کردیم. بنده خدا استاد صارمی. یاد تمامی دوستان بخیر. خیلی خوشحال شدم که می بینم دوستان هنوز دلشون برای دوران دانشگاه می تپه. امیدوارم که این امر باعث بشه دوستان در کنار هم دوباره جمع بشن.
علی جان این آدم فروش هنوز دست از سر ما بر نداشته سر جهازیمون. آپ دیت هم نمی شه؟ چه کار کنیم دیگه. خودت چطوری؟
مجید جان چه خبر ؟ بابا شدی؟ زندگی به کام هست؟شماره موبایلم عوض شده! شماره بچه ها را ندارم. اگه شمارتو نیما داشته باشه ازش می گیرم. البته نیما آدرس اینجا رو بمن داد.
خلاصه به امید دیدار دوباره دوستان.

در عجب از اینکه مقصد بود درس و روش/
ولی غافل از اینکه کلاس بود سرای کوروش/

علی مخمدی ناصح شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ق.ظ

سلام حمید جان
آدم فروشو خوب اومدی، ایشالا هر چه زودتر همه دور هم جوع شیم.
ب د ر و د

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد